سردرگمی
دو سه روزه که این احساس سردرگمی ولم نمیکنه. مثل این میمونه که میخوام هکه چیز رو با هم انجام بدم و در نتیجه هیچکدوم رو انجام نمیدم :|
کانال تلگرام هم به جای اینکه بهم انگیزه بده اعصابمو خرد میکنه. همون وبلاگ نویسی برام راحت تره.
دیروز رفته بودم بیرون و یه دفتر نقطه ای جدید خریدم چون بولت ژورنالم چیزی نمونده که تموم بشه، هر چند که الان اونقدر گیجم که حتی نمیدونم صفحات آخرش رو با چی پر کنم. خوشبختانه یه هفته پیش یه صفحه درست کردم که بتونم ایده هامو توش بنویسم. خرداد رو ول کردم به امان خدا، از الان میخوام برای تیر برنامه ریزی کنم. برای تم ایده کم ندارم، ولی احساس میکنم مغزم بی حرکت مونده و داره عذاب میکشه. انگار بدون خلاقیت نمیتونه ادامه بده.
به شدت دنبال چیزی ام که بتونم باهاش سرمو از گوشی و لپ تاپ بکشم بیرون. نه اینکه چیزی نداشته باشم، مشکل اینه که انگار بهشون جذب نمیشم. کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ همونجا نشسته داره بهم نگاه میکنه. دلیل اصلی اینکه سراغش نمیرم اینه که همزمان با خوندنش کلمات جدید رو تو یه دفترچه مینویسم و این خیلی حوصله سر بره. فکر کنم به خاطر خودمم که شده امروز دفترچه رو بذارم کنار و فقط با کمک گوگل ترنسلیت از خود داستان لذت ببرم. (کتاب انگلیسیه)